معمولا هرسال در برنامه دارم که در سالگرد درگذشت پر ابهام آموزگار سالهای دوم و سوم دبستانم مرحوم محمد علی میرشکاری بر مزارش حاضر باشم .17 دی ماه سالگرد سفر غریبانه ی آن عزیز به دیار باقی است . دیروز پنجشنبه 17 دی ماه بود و من به دلایلی این توفیق را نیافتم. به جبران آن امروز جمعه 18 دی ماه، اوائل صبح به اتفاق همسرم به دارالرحمه ی شیراز رفتیم و ضمن طلب آمرزش برای سایر بستگان مرحوم ومن جمله پدر بزرگوار همسرم ، بر مزار آموزگار گرامیم حاضر شدیم. برای روح بلندش طلب آمرزش کردیم و قرائت حمد و سوره . ادامه مطلب...
16تیرماه 94بود که بواسطه بی مبالاتی برخی افراد بی مسئولیت ،آتش به جان جنگلهای غرب کوه بیل افتاد .هکتارها درخت جنگلی و بوته و سایر نباتات خودرو و همچنین باغستانهای قدیمی انگور اهالی (کادرویشی های مالکی )که براحتی قابل احیا و بهره برداری بود در آتش سوخت .خدا می داند چه اندازه ازسایر جانداران وحیوانات وحشی منطقه من جمله گراز و گرگ و گربه سانان و خرگوش و خزندگان و حشرات در این آتش گرفتار و نابود شدند .
آن موقع یادداشتی با این مضمون :کوه بیل غرق در آتش* چه کسی فریادرس است؟ در این وبلاگ گذاشتم که برخی سایت ها و مجلات نیز لطف کردند و آن را پوشش دادند . خصوصاً جا دارد همین جا از گردانندگان محترم سایت وزین" کازرون نما" که دراین خصوص همکاری نمودند تشکر کنم .البته بومیان منطقه و گروههایی از بستگانشان که در شیراز ساکنند(خانواده های صادقی ،مهبودی ،مرادی ،باباخانی، اسدپور و دیگر بستگان...)پس از شنیدن خبر به منطقه شتافتند و با حمایت تیم های اعزامی از سازمان منابع طبیعی و جنگل داری علیرغم نبود امکانات مهار آتش و امکانات سکونت و آب و غذا انصافا برای نجات جنگل از خود گذشتگی نشان دادند که ازهمه آنها لازم است تشکر شود.
عکس ها از : غلامحسن مهبودی
از جادّه ی فامور که به سمت روستاهای حاشیه دریاچه ی پریشان (که یادش بخیر!)حرکت می کنی در سمت راست کوه استوار ی تورا همراهی می کند که رشته ای است از سلسله جبال زاگرس . حوالی روستای دهپاگاه که می رسی چنانچه بیشتر کوه را برانداز کنی حفره ای را به وضوح در ریشه کوه بالا مشاهده می کنی که به غار دیو کن و یا کِر(ker)فرهاد معروف است.
مشاهده غار دیو کن از ارتفاعات مشرف به روستای هلک (چات سفید) ادامه مطلب...
وقتی پس از سالیانی دگر بار به بهانه ی دیدار دوباره ی دیوارهای ستبر و سربه فلک کشیده ی کوه بالا (رشته ای از رشته کوههای زاگرس در شمال دریاچه پریشان)و تماشای "غار دیو کَن " خودرا به پای" زرد "رساندم ، با صحنه های غم انگیزی متوجه شدم که در تصورم نمی گنجید! ادامه مطلب...
(طایفه مالکی) بیشتر از روستاهای دیگر منطقه دامپروری داشته و نیمه اسکانند. یعنی چند ماه از سال را به منطقه سردسیری “کوه بیل” در شرق دشت ارژن کوچ می کنند..مسیر کوچ این طایفه از گرمسیر به سرحد (ییلاق)بدین صورت است که از کوره راه صعب العبور کوهستانی که در رشته کوه شمالی منطقه قرار دارد و از شمال روستای هلک می گذرد به نام "شُولَکُون"(sulakun)با بار وبنه و احشام گذشته و از کوه "چِنگ " (...)جنوبی سرازیر شده وارد دشت پشت کوه که خود حد فاصل بین این کوه و کوه چنگ شمالی است به نام "دشت برم "می شوند. ادامه مطلب...
به بهانه چهلمین روز درگذشت مرحوم زالی رحمت پور
دیروز (پنجشنبه 94/7/2)به واسطه خبر یکی از نزدیکانم مبنی بر اینکه چهلمین روز جان باختن مرحوم زالی رحمت پور است ، عازم دارالرحمه نجم آباد (قبرستان مالکی های مقیم شیراز)شدم . علیرغم اینکه قرار بود دعوتی نشود ولی جمع کثیری از مردم طایفه در قبرستان گرد آمده بودند . اندکی به واسطه برگزاری مراسم در روز عید قربان از بستگان مرحوم گلّه مند شدم . اما پاسخشان منطقی بود ومن قانع شدم . آنها این دلیل را عنوان کردند که نبایستی به طول انجامیدن مراسم ختم ، مانع انجام امور خیر سایر بستگان و من جمله عقب افتادن عروسیهای در شرف انجام بشود. ادامه مطلب...
دوستان عزیز همانطور که در نوشته های قبلی به عرض رساندم یکی از اهداف اصلی ایجاد این وبلاگ شناساندن منطقه ی فامور و خصوصا طایفه ی مالکی و سکونت گاه آنان یعنی کرانه های دریاچه ی پریشان و کوهستان زیبای کوه بیل و حد فاصل آنهاست که سابقا از طریق کوچ طی می شد . من بعد نیز به فراخور حال و در حد بضاعت انشاالله مطالبی را جهت علاقه مندان به این منطقه تقدیم خواهم کرد: نوشته کوتاه زیر از همین مقوله است.
عمده ی کرانه ی شمالی دریاچه پریشان را به ترتیب روستاهای “پریشانparishan“، “هلکhelak،” دهپاگاه dehpagah” و روستای “قلات نیلوqalat niloo“در برگرفته است که مجموع این ها را طایفه ی مالکی گویند . ادامه مطلب...
نمایی از روستای هلک *کرانه شمالی دریاچه پریشان*زمستان 93
قسمتی از وصیت نامه جوان جان باخته عزیز مرحوم زالی رحمت پور
....حدود نه سال از جوانیم را که لحظه لحظه آن سرشار از دردها و غصّه های غیر قابل وصف است به سختی درزندان گذراندم .دراین مدت که گویی صدها سال به طول انجامیده است یک لحظه شاد را در خاطر ندارم که بخواهم به عنوان نمونه بازگو کنم در عوض اگر بخواهم غصّه هایم در این مدت بگویم پایانی ندارد. ادامه مطلب...
زمزمه ی دعای فرج امام زمان
درست یادم نیست چند روز از عملیات گذشته بود . علیرغم تلفات قابل توجهی که به واسطه شرایط خاص و جغرافیای منطقه داشتیم ولی رزمنده های گردان مابا همکاری سایر نیروهای عملیاتی همجوار با مقاومتی باور نکردنی تونسته بودن منطقه تصرف شده در عمق خاک دشمنو حفظ کنن .
عدم آشنایی کامل به منطقه آزاد شده و پراکنده شدن بیش از حد نیروها ی ما در تپه ها و عدم امکان رساندن به موقع تجهیزات و آب و غذا و دارو به اونها کار را سخت تر کرده بود. بعلاوه خستگی ناشی از چند روز عملیات نیز مضاعف شده بود.
مستقر بودن دشمن در استحکامات وارتفاعات مشرف به نیروهای ما وآشنایی کاملشون به منطقه باعث شده بود براحتی هرگونه تحرک نیروهای ما را زیر نظربگیرن و اجازه ندن تدارکات و ارتباطات انجام بشه.
واقعا شرایط سختی بود ......
انتخاب تصویر از جام جم آنلاین