f=e="t طایفه مالکی - بر بلندای کوه بیل
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
"بر بلندای کوه بیل"

این شعر را از وبلاگ جناب آقای عزیزقلی باقری نسب برایتان انتخاب کرده ام که انشاالله مورد پسندتان واقع شود.در این شعر ، سراینده یادنموده از زمانی که بخش قابل توجّهی از مردم در روستاها زندگی می کردند و بعدها بواسطه پیش آمدن شرایط گوناگون راهی شهرها وبالتبع با مشکلات خاص زندگی شهری درگیر شده اند.در آخر شعر اشاره شده به بازیهای محلّی کودکان در آن زمانها .

همین جا لازم است به عرض برسانم گویش مردم فامورشهرستان کازرون و خصوصاَ طایفه مالکی تاحدّ قابل توجهی به گویش مردم لُرزبان منطقه ممسنی شباهت داردکه برخی واژه های این شعر ازآن بی نصیب نمانده است.   ادامه مطلب...




تاریخ : جمعه 94/1/28 | 6:30 عصر | نویسنده : مهدی پریشانی | نظرات ()
تاریخ : یکشنبه 94/1/2 | 3:42 عصر | نویسنده : مهدی پریشانی | نظرات ()

 "از روغن خودت می خوری "

معلّمم حین تمرین درسهای معمول روزانه پندهایی را هم به ما گوشزد می کرد . ازجمله اینکه گاهی اوقات که زیرکانه چشمهای اورا می پاییدم وبا دیگر همکلاسیها مشغول بازیگوشی می شدم و حین بر گرداندن روی او به اصطلاح ادای درس خواندن را در می آوردم ، خطابم قرار می داد:

"پسر جان ! از روغن خودت می خوری "!

به این مثل توجهی نمی کردم .تا اینکه به واسطه لطفی که به من داشت  روزی پرسید ، معنای  آن جمله را که بتو گفتم فهمیدی ؟ و من عرض کردم که نه !

و او این طور ادامه داد : ادامه مطلب...




تاریخ : سه شنبه 93/12/26 | 5:41 عصر | نویسنده : مهدی پریشانی | نظرات ()

در دوران تحصیل درمدرسه ابتدایی آموزگاری داشتم که از اهالی روستا و از تربیت شدگان مکتب بنیان گزار تعلیم و تربیت عشایر ،استاد شهیر،مرحوم محمد بهمن بیگی بود . در جوانی به واسطه حادثه ای مشکوک دارفانی را وداع گفت. انشاالله تصمیم دارم در فرصتی مناسب ، بیشتر به او وقضایای پیرامونش بپردازم چرا که حق زیادی بر گردن دانش آموختگان منطقه و خصوصاً طایفه مالکی دارد .

آنچه باعث شد اینجا نامش را بیاورم، از بابت سخت گیریهایی که این مرد بزرگ در جهت رشد و پیشرفت  شاگردانش اعمال می کرد وبرای توجیه دانش آموزان درقبال این سخت گیریهاعبارتی را حین درسهایش  تکیه کلام قرار می دادو آن هم این بود :

پسرجان چرم را بپا که سگ نبرد...

وداستانش را این جور نقل می کرد(قریب به مضمون): ادامه مطلب...




تاریخ : یکشنبه 93/12/24 | 7:26 صبح | نویسنده : مهدی پریشانی | نظرات ()

دوستان عزیز این متن را که در" کوه بیل -چشمه ها قسمت دوم" درج شده بود یادتون هست که  : ادامه مطلب...




تاریخ : شنبه 93/10/13 | 9:21 عصر | نویسنده : مهدی پریشانی | نظرات ()

 دوستان ،از این که موفق نشدم  تمامی عنوانهای گردآوری شده (تاکنون)مربوط به چشمه های کوه بیل را در یک صفحه جا بدهم ،ازهمه شما پوزش می طلبم.

خواهشمندم ادامه جدول را اینجا ملاحظه بفرمایید. ادامه مطلب...




تاریخ : جمعه 93/10/5 | 1:6 عصر | نویسنده : مهدی پریشانی | نظرات ()

پیرو قولی که به شما دوست داران طبیعت داده بودیم، شروع کردیم به جمع آوری اطلاعات مربوط به چشمه های منطقه ی کوه بیل .

همانطور  که در قسمت اول عرض کردم ، اطلاعاتی که درج می شود نهایی نیست و انشاالله با مشارکت و همراهی علاقه مندان محیط زیست،بتوانیم به یک لیست کامل و یا حداقل باکمترین نقص از مشخصات چشمه های کوه بیل دست پیدا کنیم .

ادامه مطلب...




تاریخ : پنج شنبه 93/10/4 | 5:20 عصر | نویسنده : مهدی پریشانی | نظرات ()

دوستان گرامی سلام . تصمیم داریم انشاالله به یاری خدای لایزال و همراهی شما عزیزان، اطلاعات مربوط به کوهستان زیبا و مظلوم کوه بیل را تا جایی که میسر باشد جمع آوری ودر معرض دید علاقه مندان قرار دهیم تا از این بابت ادای دینی کرده باشیم به طبیعت کوه بیل که سالهای سال علیرغم مشاهده ی نامهربانیهای فراوان ،آغوشش همواره چون مادری مهربان پذیرای ساکنان و گردشگران و رهگذران بوده است. ادامه مطلب...




تاریخ : چهارشنبه 93/10/3 | 12:48 صبح | نویسنده : مهدی پریشانی | نظرات ()

گوشی تلفن همراهم زنگ می خورد. به صفحه نگاه می کنم . جواب نمی دهم .دوباره زنگ می خورد . شماره پدر فرامرز است و این با ر دکمه گوشی را فشار می دهم . بعد از  سلام و علیک مختصری می گوید: فرامرز با تو کار داردو گوشی را می دهد . سلام آقای ... ادامه مطلب...




تاریخ : پنج شنبه 93/9/27 | 6:55 صبح | نویسنده : مهدی پریشانی | نظرات ()

طنین ملکوتی  الله اکبر از مناره های مساجد شهر در آسمان طنین انداز می شد. کرمعلی تازه دریافت که ظهر شده است .کارش در شهربود و آخر هفته برای دیدن خانواده راهی ده می شد.پس از چند ماه که سر کار رفته بود ،امروز اولین حقوقش را گرفته بود.

 همین هفته پیش بود که مادرش در خصوص دختر یکی از بستگان دور با او صحبت کرده بود و قول داده بود که به محض  اینکه دست وبالش باز شود و حداقل لباس مناسبی برایش تهیه ببیند برای صحبت راهی خانه دختر می شود.

  ادامه مطلب...




تاریخ : جمعه 93/9/14 | 10:4 عصر | نویسنده : مهدی پریشانی | نظرات ()
<      1   2   3   4   5   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • مینی ویکی نت