و بالاخره سال 93 با همه فراز و نشیبهایش خداحافظی کرد. صفحه دیگری از دفتر زندگی ما زشت یا زیبا بسته شد و صفحه جدیدی باز .
حسرت بر فرصتهایی که از دست دادیم ،از کارهایی که نباید انجام می دادیم و از آنچه که می بایست انجام می دادیم و لازم هم بود که انجام بدیم و می تونستیم انجام بدیم و امکانش هم برامون فراهم بود ولی به هردلیل انجامش ندادیم ....بله متاسفانه انجام ندادیم ...
کارنامه سال 93بسته شد .خوش به حال اونها که وقتی نمرات سال گذشته رو می بینن لبخند شادی و رضایت بر لبانشون نقش می بنده و مصمم تر از گذشته و سرحال تر و قبراق تر و با دلی سرشار از امید ،سال جدید رو با توکّل بر پروردگار یکتاآغاز می کنن ...
و بدا به حال امثال بنده که هرچی تو این کارنامه نگاه می کنن یه نمره ی به درد بخور توش نیس که بشه بهش بالید و سر بلند کرد!
تو مدّتی که تو زمین بازی بودیم حواسمون جمع اطرافمون نبود و هی تیم مقابل مارو عقب راند ومعلومه که مربّی هم دل خوشی از مانداشته باشه و وای به اون لحظه ای که تصمیم بگیره مارو از زمین بیرون بکشه ! ماییم و لبهای به دندان گزیده و افسوس خوران که نتونستیم یه حرکت باب طبع مربیمون انجام بدیم که خوشحال باشه و بتونه درمقابل تیم حریف به بازیکناش افتخار کنه و جالبه که از رو هم نمی ریم!!!
اینک مائیم و صفحه جدیدی از دفتر زندگی ...
خوش به حال اونایی که گذشته چراغ راهشونه برای رسیدن به آینده ی تابناکی که خداوند به واسطه امیدواری و تلاش و پشتکار وتوکّل وسپاسشون بهشون ارزونی داشته ...
عزیزان !عیدتون مبارک ،سالتون نیکو و فرجامتون خوش باد"
با عطر مرام محمّد و آل محمّد(ص)"
طبیعت دشت برم *اواخر زمستان 93* عکس از خانم اسدپور
http://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh407/غزل شماره 407دیوان حافظ
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
گفت با این همه از سابقه نومید مشو
گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک
از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو
تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار
تاج کاووس ببرد و کمر کیخسرو
گوشوار زر و لعل ار چه گران دارد گوش
دور خوبی گذران است نصیحت بشنو
چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن
بیدقی راند که برد از مه و خورشید گرو
آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق
خرمن مه به جوی خوشه پروین به دو جو
آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت
حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو