گوشی تلفن همراهم زنگ می خورد. به صفحه نگاه می کنم . جواب نمی دهم .دوباره زنگ می خورد . شماره پدر فرامرز است و این با ر دکمه گوشی را فشار می دهم . بعد از سلام و علیک مختصری می گوید: فرامرز با تو کار داردو گوشی را می دهد . سلام آقای ...
ضمن سلام و احوالپرسی صحبتش را قطع می کنم. این بار چندمش است که تماس می گیرد. می گویم : می دانم چه می خواهی بگویی فرامرز.حتما بازهم تلویزیون شما شبکه فارس را ندارد و ...
و او ادامه می دهد : ما که به جایی دسترسی نداریم پی گیری کنیم. خواهش می کنم شما که در شهر هستی و دستتان به ادارات می رسد پی گیری کنید ...خواهش می کنم ....
بیچاره فکر می کند علی آباد هم شهری است و مثلا ما...
فرامرز و پدرش ازجمله هم محلی های ساکن حاشیه دریاچه پریشان هستند.از آنهایی که تاکنون در برابر سیل ناملایمات و کم مهریهای طبیعت و مسئولین تاب آورده و به عشق طبیعت پریشان تر از گذشته "پریشان "همچنان در تلاشند تا کورسوی شور و شوق زندگی روستایی را در مسیر تند بادهای بی رحم مشکلات و سختیهای زندگی ، روشن نگه دارند .
تعداد قابل توجهی از این مردم کرانه شمالی دریاچه پریشان، بواسطه های مختلف ترک دیار نموده و به شهرهای کازرون و شیراز مهاجرت کرده اند .البته زمانی که دریاچه دست و دل باز بود و این گونه بواسطه بخل طبیعت و نامهربانی های دیگراز انتظاررسیدن آب و نبودن فریاد رسی به ماتم ننشسته بود وبراستی دریا می گفتندش !
اقلیمی که مردمش هرروزه دریاچه ای خشکیده را نظاره گرند ،که سابقا برایشان منشأ نعمت بود ولی قدرش را نمی دانسته اند.
این مردم علیرغم کار و تلاش فراوان ،دسترنج شان در معرض آسیبها وآفتهای فراوان است و اینکه در پایان فصل کشاورزی چیزی دستگیرشان شود، تابع احتمالات است! مشکلات دسترسی به شهر ، وضعیت نابسامان آب آشامیدنی ، مطلوب نبودن بهداشت و درمان، قطع شدن خطوط ارتباطی تلفن و... جزئی از مشکلاتی است که روز بروز وسوسه نماندن آنهارا دوچندان می کند.
تعداد قابل توجهی از ساکنین برای استفاده اهل خانواده از سرگرمی های جعبه جادویی اقدام به تهیه دیش نموده و به لطف ماهواره و شبکه های جور واجورخارجی ، خود را از دیدن روی ماه سیمای وطنی بی نیاز کرده اند . اما برخی هم به دلایلی و من جمله تعصبات خاص ، هنوزحاضر نشده اند این مسیر را بروند و به دیدن سیمای برفکی شبکه های داخلی دل خوش نموده اند.
البته برای حل این مشکل ، سیمای فارس چند سالی است که یک دکل تقویتی در گردنه پریشان نصب نموده ولی ظاهرا به لحاظ بعد مسافت انگیزه ای به انجام تنظیمات دوره ای و سرویس و به روز کردن آن ندارد و به همین دلیل کارآیی اش به حداقل رسیده است.
به هر حال شماره روابط عمومی سیمای فارس را گیر می آورم و تماس می گیرم .آقایی گوشی را بر میدارد....
الو ...
سعی می کنم به توضیح دادن مطلب و عمق فاجعه ...
اما بزرگواری که آن طرف خط است حال و حوصله گوش دادن روضه ام را ندارد و تذکر می دهد لطفا مختصر ...
و دست آخر بدون دردسر به فرمانداری شهرستان حواله ام می دهد .فرمانداری کازرون باید حمایت کند و...
تشکر فراوان می کنم از رسیدگی و راهنمائی های راهگشا والبته ارزنده اش! و هنوز تشکر من ادامه دارد که ارتباط قطع می شود . شماره فرامرز را می گیرم و پیروزمندانه خبر این فتح مثال زدنی را به او می دهم : فرموده اند به فرمانداری مراجعه کن جانم . به فرمانداری ...
روش ساده ای که متأسفانه در کشور ما باب شده وبرخی ادارات برای جبران عدم رسیدگی به امور درحیطه خود از این روش کم هزینه و زود بازده استفاده می کنند .
کاش در کنار تغییرات جدید که در پستهای مدیریتی صدا و سیما کلید زده شده است ،در حوزه نگرش مسئولین محترم صدا و سیما به مناطق محروم نیز نگاه بکری حاکم شود.
واما برای این مشکل دو را ه حل پیشنهاد می شود :
1- عزیزان صداو سیما به این قضیه توجه نموده و اهتمام بیشتری برای تقویت گیرنده های شبکه های داخلی درمنطقه روستایی پریشان بنمایند.
2- در غیر این صورت ، لطف نموده با سرلوحه قرار دادن شرکت محترم مخابرات، شبانه ، دکل تقویتی نصب شده در منطقه را ریشه کن کرده و با خود ببرند ، شاید فروش قراضه ی آهن آلات آن بتواند گوشه ای از کمبود اعتبارات سیما را حل کند !
یا محبوب