شاید باورتان تشود!
از صحنه های فجیع و و چندش آوری که در منطقه ما هر از گاهی شاید در عالم خیال ، جلو چشم هر کدام از اهل آبادی به نمایش درمیآید و خوابش را آشفته می سازد ، فوت یکی از بستگان و یا افراد خانواده است ،
شاید گاهی طرف همین که به ذهنش بیاید و فرض کند که الان خودش مرده است و چگونه بزرگترهای فامیل جلو چشمان بچه های یتیمش همه دار و ندارش را به پای میهمانان می ریزند بلافاصله جان به جان آفرین تسلیم کند ! ناگفته نماند این میهمانان عزیز و دوست داشتنی عمدتا با غذاهای معمول امثال خورش بادمجان و کته و باقلی پلو و قیمه و .... خیلی جور نیستند و غذای باب میلشان فقط کباب است و بس !آن هم از نوع چنجه اش!
افراد وابسته به متوفی و ترجیحا همسایگان پس از قدری گریه و زاری و دلداری به فرزندان و خواهر و برادر متوفی و ذکر این که بی تابی نکنید و یادآوری این که" این شتری است که در خونه همه می خوابد "به آن ها حالی(تفهیم ) می کنند که گریه بس است و واقعا دیگر حال و حوصله این زواید و تشریفات خسته کننده را ندارند و باید فکر پذیرایی آن هم از نوع چرب و چولش بود!
در صورتی که اگر نیک بنگریم آن شتری که حرفش را می زنند و اجل به حساب خودش در این خانه خوابانده بوده است به جرات می شود گفت در مقابل این شتری که حضرات در حال کخ کردن(خواباندنش) آن هم در درب خانه بلکه اندرون آن هستند ، مقایسه فیل و فنجان است!
گاهی برخی از بازماندگان متوفی که دل و جرات بیشتری دارند با زبان بی زبانی می گویند که ایها الناس! باور کنید چیزی در کُهته نیست ( به عبارتی دست و بالمان خالی است )! اما زهی خیال باطل!
بستگان با تعصب که رگ گردنشان ورم کرده در جواب اظهار می دارند اصلا فکرش را هم نکنید ! از جیب خودمان خرج می کنیم و یا قرضی میاوریم(معمولا کهره و بره برای گوشتی ) و البته که شما خودتان بعدا حساب میکنید! از این فجیع تر آن که برخی از این میهمانان سالخورده اعتیاد به کشیدن بافور ( وافور) دارند و اینجاست که تازه مصیبت عظمی شروع شده و بستگان متوفی باید خطرات دستگیری توسط ماموران نیروانتظامی را به جان بخرند و پی جوی تهیه تریاک از این آبادی وآن آبادی باشند البته آن هم از نوع تازه و اورژینال ش ! و از آن جالبتر این که جوانترها هم که بی میل به این خوان گرم نیستند ،این فرصت استثنایی را از دست نمی دهند و به بهانه ای(مثلا آتش کردن منقل) چهار زانو کنار آن عزیزان سالخورده می نشینند تا بلکه از آن نمد کلاهی برگیرند!
و بدینسان بازمانده بیچاره را به خاک سیاه می نشانند و چه بسا بارها آرزوی مرگ کند که کاش خودش به جای مرحوم به دیارباقی دویده بود و این صحنه ها را ندیده بود!
باری قبلا بارها و بارها روی این موضوع حرف زده ام و بازهم خواهم زد حتی اگر از دست آن کباب دوستان عزیز و یا اهل دود و دم کتکی نوش جان کنم.
خاطرم هست که همین چند سال پیش جوانی از منطقه که با وانت بار صیفی جات حمل می کرد متاسفانه حین رانندگی در سانحه تصادف فوت شده بود خدا رحمتش کند . جمع زیادی از اهالی در مراسم شرکت کرده بودند (که این بسیار رسم پسندیده منطقه ماست ). صاحبان میّت پس از اتمام مراسم که به ظهر کشیده بود جلو درب ورودی ارامگاه ایستاده و به رسم ادب برای صرف ناهار تعارف می کردند . بنده به نوبه خود تشکر کردم وبه تنی چند از افرادی که در جوارم بودند نیز اشاره کردم که آن ها هم برای پذیرایی نمانند.
بکی از آن ها که اتفاقا آموزگار و از روشنفکران امروزی بود بسبار برآشفته شد که این چه حرفی است! چرا برای پذیرایی و صرف ناهار نمانیم ؟! توضیح دادم که از دو حال خارج نیست شما یا آدم معتقد به دین و مذهب هستی که آنجا سخت نهی شده است از خوردن طعام بازماندگان میّت . ضمن این که حتی ذکر شده است صواب دارد تا چند روز غذا به منزل صاحبان میّت بفرستند و شقّ دیگر این که روشنفکر امروزی هستی !چگونه به خودمان اجازه دهیم بر سر سفره آن مرحوم بنشینیم در حالی که شنیده ام این جوان که فوت شده دارای یک نوزاد یتیم است و ...
آن بزرگوارجواب داد خیر! او یک ماشین دارد و در ده هم خانه دارد !
کاملا قانع شدم . او به راه خود رفت و ما به راه خود!
حتی در ماه رمضان هم گاهی برخی حرمت نگه نمی داشتند و از مرام خود کوتاه نمی آمدند و اصرار داشتند که برای مرحوم باید سنگ تمام گذاشته شود!
اما حالا ظاهرا کرونا به کمک ما آمده و تا حدود زیادی جلو این رسم و رسومات بی خود وحیف و میل اموال ایتام را گرفت.
بهانه خوبی است برای اطرافیان داغدیده که از پایمال کردن اموال خودداری کنند خصوصا اگر یتیم داشته باشند . شاید بعضی جاها باید گفت درود بر کرونا!