![](http://www.Parsiblog.com/PhotoAlbum/andishe/Thumb_8871.jpg)
فرموده ايد : کي جرأت تذکّر ندارد !؟
فکر مي کنم فرموده باشيد : من !
خب ! شما !؟
مسئله اينجاس ! و بقول شما :"مشکل" هم ! مشکل :"آب" هم !
اول اينکه :"تذکر"م مثل آبي هست که تا نباره اوني که شما منتظرش هستين آبياري نميشه و مشکلش حل نميشه ! و شما ! حالا کي !؟ مثلا احتکار فرمودين ! نميباريد ! خب ! خشکسالي يعني چي !؟ يعني نباريدني مثل عدم :"تذکّر" شما !
اما :"جرأت" !؟ چرا نداريد !؟ آيا برا اينکه بقول :"جمهوري" و اونم :"جمهوري اسلامي" شما :"شهروند" هستيد !؟ در محل زندگي خودتون !؟
يا ماموم امام جماعت محلتون !؟ البته در ادعاي :"جمهوري اسلامي!" !؟ خب بله :"شهروند" جرأت نمي تونه داشته باشه ! برا نه اينکه اون مثلا :"شلنگ" بدستم که آب پاشي ! مي کنه :"شهروند" ه مثل شما !؟ حتي در "جمهوري اسلامي" ! بلکه :"شهروند" شما دوتا کيه !؟ اونم مثل شما دوتا : شهروند !
يا بقول پيامبر :"اسلام" نه تنها اون ! بلکه يکي از شما دوتا هم :"امام" ديگريست !
حالا پيدا کنيد خرما فروش را !؟ يعني جانشين ، نايب و يا ... ي امام را در محل خودتون ! يعني مثلا :"ولي فقيه" محل شما کيه !؟ که بقول شما : جرأت تذکّر دادن نداره !؟
و اون آيا بقول :"جمهوري" و منجمله :"جمهوري اسلامي" م ! مثلا رييس شوراي محله ي شماست !؟
يا بقول :"اسلام" امام جماعت مسجد محلتون !؟
...